وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِنْ لَا یَعْلَمُونَ
پروردگار میفرماید: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا» یعنی وقتی به منافقین گفته میشود: ایمان بیاورید،
«کَمَا آمَنَ النَّاسُ» یعنی همانگونه که مردم ایمان آوردند. «کَ» یعنی مثل، «ما» یعنی آنچه، و مجموعاً «کَمَا» یعنی همانطور که.
یعنی به آنها گفته میشود: همانطور که مؤمنان ایمان آوردند، شما هم ایمان بیاورید.
«قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ؟» گفتند: آیا ما هم مثل سفیهان ایمان بیاوریم؟!
در اینجا خداوند میخواهد معنای «یَعلَمُونَ» را روشن کند. ادامه میدهد:
«أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِنْ لَا یَعْلَمُونَ»
یعنی: آگاه باشید که خود آنها سفیهاند، ولی نمیدانند.
سفیه کسی است که عقلش درست کار نمیکند. وقتی صحبت از عقل میشود، آیه با «وَلَکِنْ لَا یَعْلَمُونَ» ادامه مییابد. یعنی آنها علم ندارند، نمیدانند، و درک نمیکنند.
«یَعلَمُونَ» مربوط به *خود فرد* است و ارتباطی از بیرون دریافت نمیکند. اما «یَشعُرُونَ» یعنی ارتباطات *بیرونی*، مثل دریافت نیروی الهی یا الهامات ملائکه.
کسی که با درک، شعور، و آگاهی درونی و بیرونی در ارتباط است، توسط فرشتگان الهام میگیرد. ولی اینان «لَا یَعْلَمُونَ»؛ یعنی حتی علم درونی هم ندارند.
پس «سفیه» یعنی کسی که خرد ندارد و عقلش از کار افتاده. این *کارکردِ عقل* میشود: یَعلَمُونَ.
نتیجه اینکه «یَعلَمُونَ» و «یَعقِلُونَ» مربوط به سیستم درونی انساناند، در حالی که «یَشعُرُونَ» سیستم بیرونی انسان است؛ سیستمی که از جانب خداوند، رسول درونی، و فرشتگان به انسان الهام میشود.
