سوره بقره آیه ۱

الم

سوره‌ها دارای معانی عرفانی و ظاهری می‌باشند که در این تدبّر، معانی معرفتی مورد نظر می‌باشد. بقره سمبل قدرت است. «الم» از اسرار قرآن می‌باشد که به آن حروف مقطعه می‌گویند و در ۲۸ جای قرآن آمده است. ۱۴ حرف از حروف آن مشترک است. این‌ها «حروف نوری» نامیده می‌شوند و از اسرار غیب می‌باشند. پس تأکید نکنیم که چه معنی می‌دهند و ترجمه‌ای هم برای آن‌ها نداریم، هرچند که بعضی موارد ترجمه می‌کنند.

«ذلک» یعنی آن. کتاب هم که به معنی کتاب است. یادتان باشد که از این به بعد هرجا سخن از کتاب شد، منظور حافظه‌ای است که در آن اعمال، رفتار، کردار و افکار ضبط می‌گردد. کتاب‌های مختلفی وجود دارد. برای مثال: کتاب مبین که از ازل تا ابد، هر شخص و هر چیز در آن درج شده است.

چرا در این آیه، خداوند قرآن را با «ذَلِکَ الْکِتَابُ» خطاب می‌کند نه «هَذَا الْکِتَابُ»؟ دلیل این نوع خطاب چیست؟

در پاسخ باید گفت: آن کتاب یعنی قرآن، در لوح محفوظ می‌باشد و این کتاب، نازل‌شده، پست‌شده یا پایین‌آمدهٔ آن کتاب (قرآن) به شمار می‌رود.

در ادامه آیه آمده است:

«ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ»

آن کتاب که شکی در آن نیست، و آن کتاب یعنی «ذلک الکتاب»، نه این کتاب، هدایت است برای متقین.

برای تعبیر واژهٔ متقین باید بدانیم که ملائک یا شیطان، فرماندهی کل قوای ما را به‌دست می‌گیرند و متقی شخصی است که «آری» به ملک و «نه» به شیطان بگوید. مرتب این کار را انجام می‌دهد. شخصی به‌عنوان من و یا شما موجود نیست؛ یا شیطان یا ملک.

تا این‌جا، معنی متقین بود از زبان ما. متقین از زبان قرآن:

۱- الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ

«یُؤْمِنُونَ» از «اَمَنَ» گرفته شده به معنی آرام. یعنی متقین کسانی هستند که هیچ چیز و هیچ‌کس آن‌ها را نمی‌تواند ناراحت کند، زیرا متقین در جوار خدا قرار گرفته‌اند و به خداوند وصل هستند.

«یُؤْمِنُونَ» را نیز «گرویدند» معنی کرده‌اند که این معنی نیز درست می‌باشد، چون درون ما به بیرون ما که خداوند است، وصل شده است. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» خداوند نور زمین و آسمان است.

ما توسط خداوند احاطه شده‌ایم ولی اعمال بد ما نیز ما را احاطه کرده و این اعمال بد (کارما) نمی‌گذارد که درون ما که عرش رحمان است، به بیرون ما که خداوند است، وصل شود.

اگر درون ما به بیرون ما وصل شود، ما گرویدیم و برکهٔ وجود ما به اقیانوس الهی وصل شده. به این وصل‌شدن، «گرویدن» می‌گویند.

و این شخص در مقام «اَمَنَ» قرار گرفته و آرام است؛ مثل رودخانه‌ای که تلاطم دارد تا وقتی که به دریا وصل شود. وقتی وصل شد آرام می‌گیرد. این معنی «یُؤْمِنُونَ» شد.

«یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» یعنی متقین به غیب هم ایمان دارند. اولین غیب خداوند است. دوم، غیب ملائک می‌باشند.

ما باید در قرآن با ملک آشنا شویم، چون اساس وجودی ما یا ملک است یا شیطان که کارها را انجام می‌دهند.

آنچه در این دنیا برای ما قابل رویت نباشد، غیب است؛ از جمله آخرت. اولین قدم آن، برزخ و قدم‌های بعدی آن دوزخ (جهنم) و سپس جنت و الی آخر می‌باشد.

قیامت هم غیب است ولی موجود است. اجنّه و شیاطین و ارواح مطهره که الآن زنده هستند، همه غیب هستند.

۲- وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ

متقین مقیم می‌شوند در نماز و ارکان نماز. یعنی با تأنی و آرامش نماز می‌خوانند. شوق وصل‌شدن در ارکان نماز، و مقیم‌شدن در رکوع و سجود و نماز اول وقت هست که تسلیمی در برابر خداوند را نشان می‌دهد.

در هیچ دینی جز اسلام، این تسلیم‌بودن وجود ندارد که سر وقت، روزی پنج‌بار چک بشویم که آیا مقیم هستیم در نماز اول وقت یا نه؟

متأسفانه کسانی هستند که نه‌تنها به نماز اول وقت اهمیت نمی‌دهند، بلکه می‌گویند نماز قضا هم دارد! یا بدتر از آن، می‌گویند بعد از مرگ هم می‌شود خواند! وای وای!

پس بنابراین، «ذلک الکتاب» که شکی در آن نیست، کسانی را هدایت می‌کند که از ملائک وجودشان تبعیت می‌کنند، نه از شیطان وجودشان.

۳- وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ

متقین از آنچه روزی‌شان کردیم، انفاق می‌کنند. پس انفاق باید در زندگی روزمرهٔ همهٔ ما باشد؛ حتی با یک لقمه نان، دانش‌مان، و با جوارح‌مان انفاق کنیم.

۴- وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ

این افراد (متقین) در مقام «اَمَنَ» هستند، یعنی آرام هستند، که در بالا توضیح دادیم.

اگر این ماه، ماه مبارک رمضان است، ملائک در شب قدر نازل شوند «إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»، آیا ما در مقام «اَمَنَ» قرار می‌گیریم یا نه؟ وحشت می‌کنیم؟

پس ما باید ظرفیت پیدا کنیم. با چه چیزی؟ با تقوا، ایمان به غیب، مقیم‌شدن در نماز اول وقت، و انفاق هر روز در زندگی‌مان. و پروردگار در ادامه، دربارهٔ خصوصیات متقین می‌فرماید: به آنچه بر تو نازل شده ایمان دارند.

۵- وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ

متقین به آخرت یقین دارند.

آخرت کجاست؟ عالم بعد از این دنیا را آخرت می‌گویند: برزخ، دوزخ، بهشت، قیامت، همه جزء آخرت هستند.

پس بنابراین، ایشان (متقین) به آخرت یقین دارند. یقین یعنی چه؟

یقین سه مرحله دارد:

علم‌ الیقین: یعنی به آخرت علم و آگاهی پیدا کنیم. همان‌طور که شکم مادر رحمی است برای دنیا، دنیا نیز رحمی است برای آخرت. ما باید در این دنیا رشد کنیم تا جوارح مختص آخرتی را برای زندگی آخرتی کسب کنیم.

عین ‌الیقین: در این دنیا به آخرت برویم و آخرت را ببینیم. در آخرت، قبل از مرگ، حضور پیدا کنیم و در آن سیر کنیم. کسانی که آخرت را در این دنیا می‌بینند، می‌گوییم «چشم برزخی» دارند.

حق ‌الیقین: در دنیا باشی، نان دنیا را بخوری، زنده باشی و بروی آخرت و برگردی. اولیاء اللّه و معصومین همه این‌گونه بودند. به همین خاطر، سجده‌ها و راز و نیازهای متفاوتی با پروردگارشان داشتند، چون می‌رفتند آخرت و برمی‌گشتند.

ما برای دنیا آفریده نشده‌ایم، برای آخرت آفریده شده‌ایم. ما باید جوارح آخرت‌بین را در رحم دنیا به‌دست بیاوریم.

پس «بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ» یعنی کسانی که هم علم آخرت، هم چشم آخرت‌بین دارند، و هم اینکه می‌روند به آخرت و برمی‌گردند. و اگر هرکدام از این سه مورد را نداشته باشند، کور محشور می‌شوند.

برای مثال، «عین‌الیقین» که رویت آخرت است. بعضی‌ها در آن دنیا که به آخرت رفتند، می‌پرسند:

«قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَىٰ وَقَدْ کُنْتُ بَصِیرًا؟»

چرا ما را کور محشور کردی؟ خداوند می‌فرماید:

«وَمَنْ کَانَ فِی هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ»

هر کسی در این دنیا کور باشد، در آخرت هم کور محشور خواهد شد. پس ما باید در این دنیا، چشم آخرت‌بین پیدا کنیم و به عین‌الیقین برسیم و سپس به حق‌الیقین.

۶- أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ

آنان (متقین) بر هدایتی از پروردگارشان هستند.

«وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

و آنان رستگارند. چه کسانی رستگارند؟ متقین. چرا متقین؟ چون متقین نتیجهٔ اعمالی را که در این دنیا کاشتند، در آخرت برداشت می‌کنند.

ما برای دنیا آفریده نشدیم. ما برای آخرت آفریده شده‌ایم و باید جوارح آخرتی را در این دنیا کسب کنیم.

دنیا محل کِشت و آخرت محل برداشت است. ما با قالب عملی و کالبد عملی در آخرت ظاهر می‌شویم. پس بیاییم تا می‌توانیم عمل بکاریم.

دکمه بازگشت به بالا